دورهمی

کف خیابون شهباز جنوبی

چهارشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۰۹ ق.ظ

شب های نیمه شعبان در پیاده روی شمالی شهباز جنوبی، بساط آپارات بود و فیلم و شیرینی و شکلات. کف زمین را آب‌پاشی می‌کردند تا ملت جای تمیز بنشینند .عباس آپاراتی حواسش بود هر سال، به سینما و فیلم و عشق بچه های پایین ِ تهران به جادو و نیمه شعبان. حواس ملت هم بود به کاغذ کشی‌ها و پرچم زدن و  چراغانی کوچه‌های تنگ میدان خراسان و طیب و شهباز و تیر دوقلو، به  شب‌خوابی جوان‌ها زیر مهتابی‌ها و کوچه‌های روشن برای دورهمی به بهانه محافظت از نور و لامپ و گلدان و پرچمهای یا صاحب الزمان. حواس ما هم بود ، به ساکت نشستن وجُم نخوردن از ردیف اول ِ اول  تاعباس آپاراتی  فیلم را برایمان نشان دهد ، بدون گروکشی.

حواس من هم بود به نیمه شعبان، از صبح همان روز به شبش، به اینکه یکی از برادران بزرگتر را مجاب کنم تا  برویم جلوی مغازه عباس آپاراتی تا فیلم ببینیم، فیلم دیدن کف خیابان شهباز. حواسم بود به اینکه بچه خوبی باشم آن روز و نروم در پارک ولیعهد فوتبال بازی کنم و از کشتی آهنی آشغالی ِ کثیف بالا بروم و عصر با لباس کثیف برنگردم خانه.

 ته خیابان طیب را که بروی می‌رسی به یک پارک بزرگ، پارکی با یک استخر روباز خالی شده از آب که هر وقت روز می‌رفتی تمام گوشه گوشه آن استخر بزرگ بساط گل کوچک برپا بود. به خیال خودشان یک زمین بسکتبال آسفالت درست کرده بودند برای بازی، نتیجه اش کنده شدن تخته بسکتبال و تبدیل آنجا به زمین فوتبال بود و البته اسمش همچنان رویش مانده بود: زمین بسکت. بساط بازی تیغی و سه به سه و دروازه هندبالی و والیبال شرطی کنار درختان پارک. آن پارک الان اسمش عوض شده است ولی حواس ملت هنوز هم هست که به آن چهار گوشه وسط پارک بگویند زمین بسکت.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۰۲

نظرات  (۱)



چه خاطره بازی خوبی... 


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی